دردونه ها

خونه جدید

1391/11/18 15:35
نویسنده : مانا
140 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی خداچیزی واسه آدم بخوادحتی اگه اون آدم خیلی بهش فکرنکرده باشه ودست یافتن بهشوغیرممکن بدونه،یه شرایطی پیش میاره تابهش علیرغم تمام موانعی که فکرمی کردی وجودداره برسی وشاید این همون معنیه "کن فیکون"

اون سالهاحسابی مشغول قناعت وپس اندازبودیم واسه خریدخونه.صاحبخونمون آدم خوبی نبود.دلال دادگاه بودکه این خونه دوطبقه روهم گروگرفته بودزیاددعواداشتن وپسرجوونی داشتن که ضبط سی دیش روباصدای بلندروشن می کردوچون نورگیرمشترک داشتیم تمام زحمات من درخوابوندن گل پسربیفایده می شدوبیدارمی شدی.گاه وبیگاهم مزاحم میشدن نون ،پیازوازاینجورچیزامیخواستن.

سال 81یه روزظهرکه خسته وکوفته ازسرکاراومده بودیم خانمش زنگ درروبه صدادرآوردباباپایین رفت وبعدمدتی ناراحت برگشت.خانمه بهش گفته بودشوهرش رفته زندان ودیگه اونادرآمدی ندارنداگرمیخوایداینجابمونیدبایدکرایه روکه17هزارتومان بود40هزارتومان کنید.حسابشوکنیدیک دفعه حدود2.5برابرافزایش کرایه.

اسباب کشی بایه بچه زیریکسال درحالیکه کارمندی کارخیلی سختیه.یه دفعه به ذهنم رسیدچراخودمون خونه نخریم،واینوبابابامطرح کردم واون هه که البته حق داشت گفت که مابااین پس اندازکم نمی تونیم .

خلاصه دراثراصرارای من راضی شدورفت دنبال خونه ودیگه شروع شدشنیدن خبرهای مایوس کننده.

ولی بالاخره باوام وقرضووفروش طلایه خونه نقلی خریدیم وچون همه پولشونداشتیم یه سالی رهنش دادیم.درست 2ماه بعدخریداین خونه قیمت خونه دوبرابرشد.توروایتهای اسلامی خونده بودم هرکه اسم پسرشومحمدبذاره برکت توخونش میوفته ووجودتوواسه ماکلی برکت داشت.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله زری
23 بهمن 91 10:10
بچه برکته و روزیشو با خودش میاره حالا هم که میگی اگه اسمش محمد باشه...
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دردونه ها می باشد