دردونه ها

گیشا گیشا

1391/11/19 18:21
نویسنده : مانا
279 بازدید
اشتراک گذاری

ازاونجایی که عاشق جوجه بودم وزمان بچگی هم چندسری جوجه بزرگ کرده وخونه بخت فرستاده بودم تصمیم گرفتم به اسم محمدوبه کام خودم دوتاجوجه اردک بخرم.........

 

من ومم باهم ازبازاریه جفت جوجه اردک خریدیم.هنوزدقایقی ازورودجوجه هانگذشته بودکه مم یکیشونوباماشینش زیرکرد.ازاونجایی که تجربه من بهم میگفت جوجه هااگه تک باشن میمیرن بعدازظهررفتیمویه دونه دیگه خریدیم.دوتاجوجه خوشگل طلایی بامزه.

ظهرهاکه ازمهدمیومدی تاشب توحیاط باشون بازی می کردی ویه تشت بزرگ پرآب هم وسط حیاط گذاشته بودم وجوجه هاتوش شنامی کردن.بغلشون می کردی وحسابی فشارشون میدادی.اوناهم همش دنبال توراه میومدن انگارتوروبه مادری قبول کرده بودن.اسمشونوگیش گیش گذاشته معنیشونمی دونم.واسشون آوازمی خوندی "گیشاگیشاگیش گیشا"یاشعر"حسنی نگوبلابگو"

بعضی وقتاشلنگ روبرمی داشتی وآب پاشیشون می کردی.

بعد6ماه جوجه هابزرگ شدن رنگ پراشون سفیدشد.یه روزصبح که بیدارشدم برم توحیاط دستشویی یکیشون بانگاش ازمن خواست برم خونشونگاه کنم.باورم نمیشدتخم گذاشته بودوداشت به من اینومی گفت.ازاونروزبه بعدروزی یه تخم میذاشت ومحمدمی رفت میاوردشومیگفت گیش گیش واسم تخم گذاشته بخورمش.ومنم واسش نیمروش میکردم.

بعدهاکه رابطه صمیمانه تری باهمسایه بغلی پیداکردم متوجه شدم چقداونااذیت شدن.خانم همسایه می گفت شوهرش میگرن داشته وظهراکه خسته ازاداره میومده باصدای آوازمحمدخوابش نمیبرده.یااینکه یه شب لباساشونوشسته بودن برن اصفهان که محمدجان شلنگ آب وگرفته ولباساشونوخیس کرده وازسفرانداختشون.چه مردم خوبی بودن این خانواده آقای حاتموند.دوتادخترداشتن مهسا وگلدیس.گاهی سی دی های کارتونتو بهشون میدادی نگاه کنن 5دقیقه بعدمیرفتی باپامحکم درخونشونومی کوبیدی ومیگفتی سی دی هاموبدیدلبخندبندگان خدابهت می خندیدن وباهات کلی شوخی می کردنو راه میومدن.دخترهااون موقع توسن راهنمایی ودبیرستان بودن.بعدامتاسفانه مهسا وقتی سال اول دانشگاه بودفوت کرد.چهرشوکه همیشه یه لبخندشیرین روش نقش بسته بودهیچوقت فراموش نمیکنم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله زری
23 بهمن 91 10:25
گیشاهای بیچاره،خدایی زنده مونده بودن،فکر کنم انقد تو گوششون داد زده بودو آواز خونده بود که کر شده بودن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دردونه ها می باشد