ویدیوهای موردعلاقه محمد
محمد1ساله بودکه موقع پخش پیامهای بازرگانی ازتلویزیون چهاردست وپاهم که شده خودشومیرسوندوبادقت تمام تبلیغاروبدون اینکه یه ثانیه ازشون چشم برداره نگاه میکرد.اینطوربودکه باباواسه سرگرم کردنش یه فیلم ویدیویی پیام بازرگانی پرکرد.
بعدهاپای سیاه ساکتی هم به تلویزیون بازشدواینبارسی دی های اون بودکه اونوسرگرم می کرد.یه مدت بعد پلنگ صورتی.وبعدشرک .متاسفانه محمدازاونجایی که شرک روخیلی دوست داشت اونوالگوقراردادو...
بعدورژنهای مختلف شرک 1و2و3زمانی که شرک میدید3سالوردکرده بودودرطول روز بارهااونونگاه میکرد.درهمین زمان عروسک شرکوخرشوگربه چکمه پوش وفیوناهم واردبازارشدندوماچندسری ازاین عروسکهاروبه اصرارتومیخریدیم.همه روجلوی خودش کنارتی وی میذاشت ومثلاوقتی شرک سرخره عصبانی می شد کله خربیچاره روچنددقیقه گازمی گرفت.اکثراوقات این عروسکاباهاش بودنواون گازشون می گرفت.یه بارم که باباباودوستاش پیک نیک رفته بودخره روبرده بودودوستای باباباازاون روز به بعدمیگفتن پسرشهرام خرمیخوره.بعدشرک به مردعنکبوتی علاقمندشدوبعدازدیدن صحنه های اکشن اون خودش هم به درودیوارمی پریدوهمش حس می کردمردعنکبوتیه.هیچوقت بابرنامه های تی وی جورنبود.اون سالهاعموپوررنگ حسابی گل کرده بود ولی محمدترجیح میدادسی دی های خودشوببینه.