کتابهای موردعلاقه محمد
محمدبه ناشرای کتابهای لازم یاموردعلاقش خیلی علاقمندبودوسعی می کردباپاره کردن کتاب وخریدمجدداوناحسابی ازشون تشکرکنه.....
مادرجان سالهای عمرشوصرف حرفه شریف معلمی کرده بودوانصافاخیلی هم بیش ازوظیفش دراین راه مایه گذاشته بودبطوری که هرسال یه سری کتاب داستان به نیت جایزه دادن به دانش آموزاش ازپول خودش تهیه می کردکهاونقداین کتابهازیادبودکه هرسال چندجلدزیادی میومد.این بودکه وقتی محمدبه دنیااومدمادرجان تقریبایه کتابخونه غنی به محمدهدیه داد.بین این کتابهامحمدبه"حسنی نگویه دسته گل"علاقمندشدوبقیه یاپاره شدن یابایگانیشون کردم.شعراین کتابوغلطوغلوط حفظ کرده بودوباصدا نازونازکش میخوند.
بارهاکتابوپاره کرده بودوبه زحمت فراوان وپس از جستجوهای فراوان واسش می خریدیم.می دونیدکه اونقدرتنوع کتاب بچه زیاده که پیداکردن یه کتاب خاص پیداکردن سوزن توانبارکاهه
بعدمدتی خاله زری کتاب "مامان بیاجیش دارم"روواسه محمدخریدوازاون روز به بعدتیراژچاپ این کتاب چندبرابرشد
این اخلاقش تاحالاکه 11سالشه همچنان ادامه داره .وقتی کلاس ویولون بردمش کتاب اولو4بارخریدیم وهمیشه اونقدرپاره پاره بودکه انگاراونوازدهن گاوبیرون کشیده باشی.به هرحال یکی بایدیه فکری واسه ناشرابکنه دیگه