دردونه ها

سوغاتی!

1391/11/14 23:00
نویسنده : مانا
166 بازدید
اشتراک گذاری

چندروزبعدبرگشتنمون ازدماغم دراومد.شروع کردی به خارش بدن وسرفه های خشک مکرر.....

که علی رغم کلی دواودکترومصرف آنتی بیوتیکهای تجویزی همچنان ادامه داشت.بطوریکه حتی مدیرمهدت هم ابرازکرد:دلم براش میسوزه تامیادیه اسباب بازی برداره خارشش شروع میشه ویه بچه دیگه میادازدستش میقاپه.

واینگونه بودکه راهی تهران شدیم.اون موقع مادراینارسمامهاجرت نکرده بودن وخونشون بیشتردانشجویی بود.دایی بهرنگ صبح اومدجلوی اتوبوس وماروبارنوبرداونجا.یه آبگوشتی واسه نهاربارگذاشته بودکه انگشتاتوباش می خوردی.ازاونجاراهی بیمارستام مطهری(کودکان)شدیم.تشخیصشون آلرژی بودولی به چی نمیدونستن.گفتن باید200تاتسترتزریق کنیم تاببینیم به کدوم واکنش نشون میده واین کاری نبودکه بشه بااحساسات مادرانه من انجام بشه.واسه همینم بعدازظهررفتیم خونه دکترالوندیان(متخصص کودکان)که ازدوستای بابایی بودوایشون زادیتن تجویز کرد وگفتن توشمال مایت وجودداره که باعث حساسیت میشه وشمانبایدبچه هفت ماهه روشمال می بردید.فعلا هم سرما ندیتش .

چندسال پیش به این پزشک مهربان یه موتوری برخوردکردومنجربه فوتشون شدخدابیامرزدشون.شنیدم که خانمش تومراسم ختم ازایشون نه تنهابه عنوان یک همسربلکه به عنوان یه پدردلسوزیادکرده روحشون شاد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله زری
15 بهمن 91 21:47
آخی بچه بیچاره آدم بزرگا آلرژی میگیرن به حدی بد خلق میشن که نگو
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دردونه ها می باشد